حال که گردش ایام دون بر وفق مراد ما نرفت و قمر را در عقرب دیدهام و به جبر روزگار پتیاره و بوقلومن صفت در آستانه امتحانات پایان ترم قرار گرفتهام گفتم چند خطی نصیحت (شما بخوانید وصیت) بنویسم و بگذارم که آینه عبرت شود که این عبرت از آن عبرتها خواهد شد.
در ابتدا خودم و شما را به تقلب دعوت میکنم که هرکس به هر جایی رسید از تقلب بود و بس، به قول شاعر گفتنی: « برو تقلب کن مگو چیست تقلب» که شیخ را روزی پرسیدند دانشجوی بی تقلب به چه ماند گفت به زنبور بیعسل، از این جماعت میبایست فرار کرد، زیرا از دو حالت خارج نیستند، یا بیعرضهاند یا اینکه خرخون هستند، و گفتند یا شیخ مدرک دکترا از چه بگرفتی فرمود از متقلبان، هر چه آنان کردند و در نظرم خوش آمد همان کردم.
نکته دیگر آنکه در این ایام از عمه استادان غافل نشوید که در شبهایی که به سختی بیدارید و مشغول درس خواندن هستید ذکر آنان عجیب آرامش بخش است، که ذکر عمه استاد قبل از امتحان ممد حیات است و بعد از آن مفرح ذات.
در آخر سخن کوتاه کنم که مطلب از حوصله خارج نشود، الهی ما را آن ده که آن به و ما را نگذار به استاد و اشکهای پایان ترم.
پینوشت: با تشکر از اُدبا و قًدمای درون
برات بهترین نتیجه در امتحانات ترم آرزومندم
ممنون لطف داری